آلودگی قارچی در مواد خوراکی کارخانجات خوراک دام و طیور

بطور کلی در خصوص آلودگی مواد خوراکی با قارچ ها و سموم آنها گزارش های مشابهی در سرتاسر جهان وجو دارد. گزارش های مختلف نشان می دهد که آلودگی ناشی از گونه های آسپرژیلوس، فوزاریوم، آلترناریا و پنی سلیوم در بسیاری از مواد خوراکی به وفور یافت می شود. آسپرژیلوس گونه غالب در خوراک گاوهای شیری و دیگر خوراک ها در مناطق گرمسیری و حاره می باشد .

آسپرژیلوس، گونه ای از قارچ هاست که برخی از آنها انگل داخلی و یا پاتوژن های فرصت طلب انسانی هستند. گونه های دیگر آن شامل پنی سلیوم، فوزاریوم، آلترناریا از آلودگی های مهم دانه های غلات به شمار می روند.

آلودگی های قارچی منشا تولید مایکوتوکسین ها هستند. تخم های ناشی از علوفه خشک کپک زده، سیلو، دانه های تخمیری غلات و تفاله چغندرقند ممکن است توسط حیوانات استنشاق یا خورده شوند و باعث ایجاد آثار زیان آور و بیماری موسوم به مایکوزیس گردند .

عامل مایکوزیس قارچ است و نمونه های معمول آن بیماری عبارتنداز: بیماری کچلی، عفونت های پوستی و سقط جنین در گاو. سقط جنین درنتیجه نفوذ قارچ به بدن و تکثیر آن در بافت های جنین و جفت رخ می دهد.

مایکوتوکسین ها

معمولا کلیه مواد خوراکی بطور بالقوه حاوی مقادیر کمی کپک و قارچ می باشند که در شرایط خاصی می توانند به سرعت رشد و افزایش پیدا کنند. رشد کپک ها و قارچ ها در مواد خوراکی نامطلوب است. چون آنها برای رشد خود، مواد مغذی با ارزش موجود در مواد خوراکی را مصرف می کنند و در نتیجه انرژی، چربی، پروتئین و ویتامین های موجود در مواد خوراکی کاهش می یابد و این موضوع باعث کاهش ارزش تغذیه ای مواد خوراکی می گردد.

رشد کپک ها موجب می شود که مواد خوراکی به صورت کلوخه و کیک درآمده، در نتیجه حمل و نقل آنها مشکل می گردد و به طور کلی باعث تغییر رنگ، تغییر پایداری و بو و طعم مواد خوراکی شده و در نتیجه دام ها از مصرف آنها امتناع می کنند. علاوه بر این، کپک ها ترکیبات سمی به نام مایکوتوکسین ها را تولید می کنند. مایکوتوکسینها، باعث کاهش تولید و ایجاد بیماری و در شرایط حاد، مرگ دام ها شده و از این طریق از نظراقتصادی ، موجب ضرر و زیان قابل توجه دامداران می گردد.

مایکوتوکسین ها از عوامل ضد تغذیه ای محسوب می شوند که در مواد خوراکی و همچنین در خوراک کامل آماده (کنسانتره) وجود دارند. عوامل ضد تغذیه ای باعث کاهش کیفیت مواد مغذی موجود در خوراک شده و در نتیجه سلامتی حیوان را تحت تاثیر نامطلوب قرار داده و تولید حیوانات را کاهش می دهند. کنترل بهتر مایکوتوکسین ها موجب افزایش تولید و در نتیجه افزایش درآمد تولید کنندگان می شود. ضمنا کنترل مایکوتوکسین ها در جیره های خوراکی دام ها باعث کاهش وجود بقایای آنها در محصولات تولیدی مورد مصرف انسان مثل گوشت و شیر می شود.

سموم قارچی یا مایکوتوکسین ها متابولیت های ثانویه سمی نسبتا مقاوم قارچ ها به شمار می روند. که ضمن آلودگی محیط اطراف قادر به آسیب رساندن به سلامتی حیوانات و کاهش قدرت تولید آنها هستند. اکثر مایکوتوکسین ها فراورده های مشتق از متابولیت های اولیه نظیر اسیدهای آمینه یا استات بوده که در شرایط مناسب بر روی محصولات و فراورده های خوراکی حیوانات و غذایی انسان تولید می شوند. ضمن اینکه بیشتر آنها دارای وزن مولکولی پایینی هستند و در نتیجه به تنهایی خاصیت آنتی ژنتیکی نداشته و قادر به تحریک سیستم ایمنی میزبان نیستند.

مایکوتوکسین ها در برابر عواملی مثل حرارت، خرد کردن و سایر عوامل فیزیکی در طی فرایند فراوری و بسته بندی محصولات خوراکی مقاوم اند.

همچنین تحت شرایط مختلف، باعث آلودگی مواد خوراکی شده و جزء عومال مسمومیت زای بالقوه محسوب می شوند. برخیاز مایکو توکسین ها علاوه بر مسمومیت قادر به ایجاد اختلالات مختلف می باشند.

اکثر  مایکوتوکسین های شناخته شده که در علوفه ها و مواد خوراکی دام تولید می شوند، تولیدات متابولیک قارچ های آسپرژیلوس، فوزاریوم، آلترناریا و پنی سلیوم، کلاوی سپس، نئوتیفودیوم، دیپلوئیدیا و میروتسیوم هستند. همچنین آلودگی با مایکوتوکسین ها در طی مراحل فراوری و انبار کردن محصولات برداشت شده و خوراک دام در زمانی به وجود می آید که شرایط مناسب محیطی و آب و هوایی برای فعالیت قارچ های سمی و مضر فراهم باشد.

درجه حرارت و رطوبت ، از جمله عوامل تعیین کننده برای ایجاد قارچ و تولید مایکو توکسین به شمار می روند . روش های مختلفی برای طبقه بندی مایکوتوکسین ها وجود دارد.

قارچ های سمی با توجه به اختلالات ناشی از مایکوتوکسین ها به دو زیر گروه قارچ های سمی “مزرعه ای” و” انباری” تقسیم بندی می شوند.قارچ های سمی مزرعه ای از جمله عوامل بیماری زای گیاهی محسوب می شوند و قارچ های سمی انباری موجب تخریب و فساد مواد انبار شده می گردند.

فوزاریوم، آلترناریا، کلاوی سپس، نئوتیفودیوم، از جمله قار چ های سمی مزرعه ای و آسپرژیلوس و پنی سلیوم از قارچ های سمی انباری محسوب می شوند.

گونه ها قارچی که در خصوص تولید مایکوتوکسین ها در دامپروری،دامپزشکی دارای بیشترین اهمیت می باشند. عبارتند از: آسپرژیلوس و پنی سلیوم و فوزاریوم. انواع مایکوتوکسین ها بر اساس مسیرهای بیوسنتزی طبقه بندی می شوند. همچنین ممکن است به دلیل شرایط اقلیمی خاص برای رشد و متابولیسم ثانویه براساس مناطق جغرافیایی  ظهور آنها، نیز شناسایی و طبقه بندی شوند.

مثلا گونه های آسپرژیلوس فلاووس، آسپرژیلوس پاراسی تیکوس و آسپرژیلوس اوکراسئوس در شرایط آب و هوایی گرم و مرطوب تکثیر پیدا می کنند.

در صورتی که گونه های پنی سلیوم اکسپانسوم و پنی سلیوم وروکوسوم از انواع قارچ های مناطق معتدل هستند. بدین ترتیب مایکوتوکسین های ناشی از انواع قارچ های گونه آسپرژیلوس عمدتا در تولیدات گیاهی و زراعی مناطق حاره و گرمسیری به وجود می آیند. در حالی که مایکوتوکسین ناشی از پنی سلیوم، اکثرا در مواد خوراکی خصوصا غلات نواحی معتدل تولید می شوند. گونه های سمی فوزاریوم تقریبا بطور گسترده ای در غلات کشورهای مناطق گرمسیری به وجود می آیند.

به طور کلی، به عوارض ناشی از مسمومیت با مایکوتوکسین ها، مایکوتوکسیکوزیس گفته می شود. چنانچه مایکوتوکسین ها مستقیما به علت وجود کپک های مولد بر روی مواد غذایی انسانی و یا مواد خوراکی حیوانی تولید شوند، مسمومیت ناشی از مصرف چنین موادی را مایکوتوکسیکوز اولیه میگویند. در صورتی که مایکوتوکسین ها از طریق مصرف مواد خوراکی، توسط دام یا بر اثر فرایند نامناسب تولید، وارد محصولات دامی مثل شیر و گوشت شوند. به عارضه ناشی از مصرف چنین محصولاتی مایکوتوکسیکوز ثانویه گفته می شوند.

نکته قابل توجه در خصوص مایکوتوکسین ها تولید مشترک دو مایکوتوکسین یا بیشتر توسط گونه های یکسان قارچ هاست. این موضوع می تواند موجب ارائه تفاسیر جدید در زمینه دلایل و علل موارد شناخته شده وثبت شده مایکوتوکسین ها باشد. اکثر گونه های آسپرژیلوس، بر روی مواد خوراکی در حال فساد و همچنین سایر مواد در مناطق گرمسیری یافت می شوند. برخی گونه های آن در تهیه و عمل آوری مواد غذایی در صنایع غذایی کاربرد دارند.

از جمله گونه نایجر در تولید اسید سیتریک و گونه اریزا در تولید سس کوجی استفاده می شود. آسپرژیلوس از نظر گستردگی گونه ها و تعداد گونه های تولید کننده متابولیت های سمی بسیار متنوع است.

گونه های پنی سیلیوم به عنوان کپک های آبی- سبز شناخته می شوند و در مواد غذایی و یا خوراک دام در حال فساد وجود دارند.

گونه های مهم این جنس عبارتند از: سیترینوم، اکسپانسوم، سیکلوپیوم و ایسلندیکوم. از جمله مهم ترین مایکوتوکسین تولید شده توسط گونه های پنی سیلیوم، سیترئوویریدین، سیترینین، پاتولین، اسید پنی سیلیک، پاکسی لین و روبراتوکسین می باشند. برخی از گونه های پنی سیلیوم، مثل گریزئوبروننوئم به دلیل تولید آنتی بیوتیک بسیار اهمیت دارد.

گونه های جنس فوزاریوم فعالیت های گسترده و ارتباط نزدیکی با گیاهان دارند و برخی از آنها پاتوژن اختصاصی گیاهان به شمار می روند. این گونه ها برای فعالیت و رشد احتیاج به مقدار اب نسبتا زیادی دارند و عموما قبل از برداشت محصول قابل شناسایی و جداسازی هستند. ولی در صورت تاخیر در برداشت می توانند در شرایط آب و هوایی مرطوب موجب آلودگی وفساد محصول شوند. برخی از گونه های فوزاریوم، به عنوان گندروی گیاهان مطرح بوده و تعدادی از آنها در تجزیه پساب های صنعتی موثرند. اکثر گونه های این جنس با آب وهوای سرد سازگاری داشته و غالبا در مناطق معتدل یافت می شوند. هر چند برخی از گونه ها در آب و هوای گرمسیری و نیمه گرمسیری هم وجود دارند.

متابولیت های سمی مثل تریکوتسن ها، زرالنون، فوزارین ها، مونیلی فرمین و بوتنولید از گونه های مختف فوزاریوم تولید می شوند.

 

سطوح مجاز مایکوتوکسین ها

حتی با بهترین سیستم های کنترل کیفیت در جهان دامداران اغلب مشاهده می کنند که غلات و خوراک آنها با مایکوتوکسین آلوده شده است. بدین ترتیب این سوال پیش می آید که چه سطحی از مایکوتوکسین های موجود در خوراک برای دام ها مجاز می باشد؟ قبل از ارائه اطلاعات خاص در این زمینه بعضی مفاهیم کلی در خصوص تاثیر مایکوتوکسین ها بر حیوانات باد بررسی شود. تشخیص اینکه چه سطحی از مایکوتوکسین بدون ضرر است به عوامل زیر بستگی دارد .

  • طبقه و ساختار شیمیایی مایکوتوکسین : مایکوتوکسین ها ثرات متفاوتی بر حیواناتی دارند که از انها مصرف می کنند. شناخت دقیق ساختار شیمیایی مایکوتوکسین یک موضوع حیاتی است. مثلا آفلاتوکسین B1 قوی ترین ماده سمی شناخته شده است که بطور طبیعی سرطان زاست. اگر فقط یک باند شیمیایی در ساختار مولکول آن تغییر داده شود، سمیت آن به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می یابد.
  • وجود مایکوتوکسین های دیگر: مطالعات انجام شده نشان داده که مایکوتوکسین ها در شراط مزرعه ای به طور همزمان تولید و ظاهر می شوند. این امر می تواند باعث تشدید سمیت آنها شود.
  • نوع و نژاد حیوانات: سطوح مجاز مایکوتوکسین با توجه به نوع و نژاد حیوانات متفاوت است.

مثلا اردک ها ۵ تا ۱۵ بار بیشتر از مرغان تخمگذار به آفلاتوکسین حساسیت دارند. آزمایش ها نشان می دهند برخی از نژادهای خاص مرغان تخمگذار تا سه برابر بیشتر از دیگر نژادها به آفلاتوکسین حساس هستند. گوساله ها نسبت به گاوهای بالغ به آفلاتوکسین حساسترند.

  • میزان سلامتی حیوانات: استرس، موقعیت فیزیولوژیکی، وضعیت تغذیه ای و وضعیت بیماری های حیوان به تنهایی یا مشترک بر پاسخ و حساسیت حیوان به یک یا مجموعه ای از چند مایکوتوکسین تاثیر بسزایی دارد.
  • مقدار مایکوتوکسین: مقدار مایکوتوکسین بر نوع و میزان آسیب بسیار موثر است. مثلا ممکن استت مقدار خاصی از آفلاتوکسین باعث کاهش وزن حیوان در حال رشد شود ولی تنها نصف آن مقدار باعث کاهش مقاومت همان حیوان در برابر بیماری ها گردد.
  • تعداد حیوانات مورد بررسی برای تعیین حد مجاز: تنها نمی توان با اندازه گیری مشخصات تعداد محدودی حیوان میزان حد مجاز نوع یا مجموعه ای از مایکوتوکسین ها را تعیین نمود. مثلا براورد می شود که برای تشخیص یک درصد تفات در میزان رشد مرغان گوشتی باید تغییر وزن ۴۰۰ گروه ۱۰ تایی از آنها بررسی شود. البته باید توجه داشت که در سیستم های صنعتی و پیوسته پرورش طیور یک درصد تفاوت در رشد اثر معنی داری از نظر اقتصادی دارد .
  • سن حیوان: بطور کلی حیوانات کم سن مثل جوجه های گوشتی، در چند هفته اول دوره پرورشی و گله های جوان طیور تخمگذار نسبت به مایکوتوکسین ها از گله های مسن وبالغ تر حساس ترند.
  • مدت زمانی که حیوانات در معرض مایکوتوکسین قرار می گیرند: بطور کلی هر چه طول مدت قرارگیری در معرض مایکوتوکسین طولانی تر باشد، آسیب پذیری آن نیز افزایش می یابد.
  • نمونه گیری و مراحل آزمایش نمونه: بدون شک نمونه گیری صحیح و دقت در انجام مراحل مختلف آزمایش های مربوط به تعیین نوع ومیزان مایکوتوکسین ها نقش اساسی دارد. همچنین نتایج این آزمایشات تعیین می کند که آیا یک محموله خوراکی قابل مصرف است یا خیر؟ هر چند این سوال که سطوح حد مجاز وسالم مایکوتوکسین ها چه مقدار باید باشد، پرسش مهم و حیاتی است. شاید کوتاهترین پاسخ این است که تنها یک سطح سالم برای مایکوتوکسین وجود دارد و آن یعنی سطح صفر. هرچند محیط عاری از خطر هرگز وجود ندارد و مقادیری از مایکوتوکسین ها در تعداد فراوانی از مواد خوراکی یافت می شوند.

مایکوتوکسین ها طیف گسترده ای از آثار مخرب را در حیوانات ایجاد می کنند. ضرر اقتصادی ناشی از کاهش تولید ، افزایش بروز بیماری ها در نتیجه کاهش مقاومت بدن حیوان، آسیب اندام های حیاتی و کاهش ظرفیت تولید مثلی حیوان ازجمله آثار مخرب مایکوتوکسین ها به شمار می رود که در بسیاری اوقات آثار مخرب آنها بیشتر از ضرر اقتصادی بر اثر مرگ مستقیم حیوانات است.

در مقایسه با سایر حیوانات به نظر می رسد که طیور نسبت به تاثیر فومونیسین، دی اکسی نیوالنول و زرالنون مقاوم اند. هر چند وجود این مایکوتوکسین ها در جیره های طیور نشان دهنده فعالیت قارچ در جیره است. از آنجایی که فعالیت قارچ ها باعث تولید تعداد زیادی از مایکوتوکسین ها و در نتیجه کاهش خوراکی و ارزش غذایی خواک طیور می شود. لذا وجود فومونیسین و دی اکسی نیوالنول و زرالنون در خوراک طیور باید مورد توجه قرار گیرد.

گرچه حیوانات جوان بیشترین حساسیت را نسبت به آفلاتوکسین دارند ولی بطور کلی حیوانات در کلیه سنین مختلف تحت تاثیر افلاتوکسین قرار می گیرند. آفلاتوکسین باعث بروز علائم بالینی مثل عدم فعالیت دستگاه گوارش، کاهش تولید، کاهش بهره وری خوراک، کم خونی و زردی (یرقان) می شود. نوزادان هم ممکن است به علت ظهور متابولیت های آفلاتوکسین در شیر، تحت تاثیر قرار گیرند. آفلاتوکسین به طور کلی باعث کاهش رشد، کاهش عملکرد تولید مثلی، کاهش تولیدات (شیر  گوشت و تخم مرغ)، مرگ جنین، تولد نوزاد ناقص، آسیب کبد، غدد سرطانی و کاهش سیستم ایمنی بدن گردد.

دی اکسی نیوالنول (DON) مهمترین مایکوتوکسین از خانواده فوزاریوم است که باعث کاهش تولید شیر در گاوهای شیری، استفراغ در خوک ها، کاهش مصرف خوراک آلوده به توکسین و جلوگیری از تولید مثل وسقط جنین و کاهش ایمنی بدن در بسیاری از حیوانات می گردد.

مقادیر کم زرالنون موجب اختلال در فعالیت هورمون استروژن در حیوان ماده و افزایش اندازه پستان ها و اندام های تناسلی و بلوغ زود هنگام می گردد. مقادیر زیادتر زرالنون هم باعث اختلال در جفت گیری، تخمک ریزی ، عمل لقاح و رشد ونمو جفت و قابلیت زیستن نوزادان می شود.

تی-۲ توکسی و مواد شیمیایی وابسته به آن باعث خارش، خونریزی، فساد و بافت مردگی در دستگاه گوارش ، جلوگیری از مراحل ساخت مغز استخوان و فعالیت طحال آسیب سیستم ایمنی و تغییرات در اندام های تناسلی می گردد.

در حیواناتی که تحت تاثیر تی – ۲ توکسین قرار دارند علائمی از قبیل کاهش وزن، بهره دهی ضعیف خوراک، کاهش اشتها، استفراغ، اسهال خونی، سقط جنین  و در شرایط حد مرگ حیوان مشاهده شده است. فومونیسین از جمله مایکوتوکسین هایی است که اخیرا کشف شده است. و مطالعات گسترده ای درباره ان انجام نشده است. با وجود این، گزارش شده که در اکثر حیوانات باعث آسیب سیستم ایمنی، تخریب کبد و کلیه ها، کاهش رشد و افزایش مرگ و میر می گردد. فومونیسین همچنین موجب بیماری نرمی ماده سفید مغز در اسب ها و اختلالات تنفسی در خوک ها می شود و در بعضی از حیوانات نیز می تواند باعث تورم و التهاب شود.

 

 

تاثیر مایکوتوکسین ها بر سلامتی و عملکرد گاوهای شیری

–    آفلاتوکسین

خوراکی که آلوده به آفلاتوکسین است نه تنها موجب کاهش عملکرد و آسیب به سلامتی عمومی حیوان می شود، بلکه خطر حضور بقایای آفلاتوکسین در شیر را به همراه دارد. آفلاتوکسین به صورت آفلاتوکسین M1 در شیر ترشح می شود و مقدا آن تقریبا ۱تا ۵ درصد (۲/۲ درصد بطور متوسط) آفلاتوکسین  B1 موجود در جیره خوراکی حیوان است. استانداردهای موجود در بسیاری از کشورها حداکثر مقدار مجاز آفلاتوکسین در خوراک دام و طیور را (۲۰ میکروگرم در کیلوگرم  (pbb تعیین نموده اند. در صورتی که حد مجاز در ایران، ۳۰ میکروگرم در کیلوگرم تعیین شده است (کمال زاده، ۱۳۸۸).

به دلیل خطر وجود باقی مانده آفلاتوکسین در شیر، میزان مجاز آفلاتوکسین موجود در شیر در کشورهای مختلف متفاوت است. مثلا در ایران و آمریکا ۰۵/۰   pbb (  ۵۰۰ نانوگرم در هر کیلوگرم) و در کشورهای عضو اتحادیه اروپایی،۰۵/۰ pbb  ( ۵۰ نانوگرم در هر کیلوگرم) می باشد. از آنجایی که مصرف شیر به وسیله افراد و به خصوص نوزادان زیاد است. در نتیجه این افراد در معرض خطر مسمومیت با  AFM1قرار دارند (Rostogi et al. 2004) به منظور محافظت از سلامت مصرف کنندگان، کشورهای مختلف اقدام به پایش مداوم و وضع قوانین ویژه به منظور تعیین سطوح حداکثر آفلاتوکسین M1  در شیر نموده اند.

بر این اساس، مطالعاتی درباره میزان AFM1 در شیر انجام شده که در بیشتر آنها، نمونه های مورد بررسی دارای AFM1 بیشتر از  ۰۵/۰ pbb بوده اند (Kamkar,2005). تحقیقات نشان می دهد که محتوی سم آفلاتوکسین M1  در شیر، طی عمل پاستوریزه کردن، استریلیزاسیون و خشک کردن، پایدار بوده (Martins & Martins,2000 ) و تغییر مشخص و قابل ملاحظه ای نمی کند.

AFM1 در خلال تولید ماست و پنیر از بین نمی رود (Pittet,1998 ). آلودگی شیر و فراورده لبنی با AFM1 با توجه به شرایط جغرافیایی و فصول مختلف، تغییر می کند. وجود آفلاتوکسین ها در خوراک دام علاوه بر اینکه بیماری زاست، وارد شیر آنها شده و از طریق مصرف شیر و دیگر فراورده های لبنی وارد بدن انسان می شوند.

این فراورده های غذایی برای انسان مضر و خطرناک اند. از طرفی، با توجه به آلوده بودن درصد زیادی از شیرها تولیدی کشور به آفلاتوکسین ها، امکان عرضه شیر و فراورده های لبنی در بازارهای بین المللی وجود ندارد.

رحیمی و همکاران، (۱۳۸۷) در بررسی خود، وجود آفلاتوکسین  B1  در ۱۰۸ نمونه خوراک دام شامل یونجه خشک، ذرت، سیلوی ذرت، کنجاله تخم پنبه، جو وسبوس گنئم را که از مزارع پرورش گاوش یری استان چهار محال و بختیاری جمع آوری شده بود، آزمایش کردند؛ آنگاه سطح آفلاتوکسین   B1 با روش الایزا، که روش سریع و حساسی است، سنجیده شد.

در ۷۳ نمونه (۶/۶۷ درصد) از ۱۰۸ نمونه مورد بررسی، آفلاتوکسین در محدوده ای بین ۸۰/۰ میکروگرم در کیلوگرم تا ۱۸/۱۵۵ میکروگرم در کیلوگرم ردیابی شد؛ در ۱۹ نمونه (۶/۱۷ درصد) آفلاتوکسین بیشتر از حد مجاز در ایران (۳۰ میکروگرم در کیلوگرم) بود. نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین سطح آلودگی آفلاتوکسین  B1  در اقلام خوراک دام در نمونه های زمستان، به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از نمونه های تابستان بوده است (۰۰۸/۰ p=).

کمال زاده (۱۳۸۸)، میزان آفلاتوکسین موجود در شیر ۲۸۸ راس گاو دورگ هلشتاین هم سن و مشابه از نظر تولید را، در ۲۴ واحد گاوداری سنتی و نیمه صنعتی استان های تهران، گلستان، کرمانشاه و فارس بررسی کرد.

نتایج نشان داد که میانگین غلظت آفلاتوکسین  B1 در کل نمونه های جیره های خوراکی، در گاوداری های سنتی تحت بررسی، استان های تهران، گلستان، کرمانشاه و فارس به ترتیب ۹۶/۲۲، ۶۹/۲۲، ۰۷/۲۳، ۰۲/۲۳ میکروگرم در کیلوگرم، و در گاوداری های نیمه صنعتی به ترتیب ۳۱/۱۵، ۷۳/۱۵، ۰۴/۱۷، ۹۸/۱۶میکروگرم در کیلوگرم بوده است؛ همچنین سطح آلودگی آفلاتوکسین  B1  در کلیه نمونه های جیره های خوراکی، در گاوداری سنتی و نیمه صنعتی کمترا ز حداکثر قابل قبول استاندارد آفلاتوکسین موجود در خوراک در ایران (۳۰ میکروگرم در کیلوگرم) بود؛ ولی در مقایسه با حداکثر حد مجاز استاندارد آفلاتوکسین   B1 در خوراک دام و طیور در بسیاری از کشورها (۲۰ میکروگرم در کیلوگرم خوراک)، سطح آلودگی آفلاتوکسین  B1  نمونه های جیره های خوراکی در گاوداری های سنتی به طور معنی داری بیشتر بود.

مقایسه میانگین غلظت آفلاتوکسین B1  در گاوداری های سنتی و نیمه صنعتی نشان داد که از لحاظ آماری اختلاف بسیار معنی داری در سطح ( ۰۰۱/۰>p) بین میزان آلودگی جیره های خوراکی در دو سیستم پرورش وجود دارد؛ به طوری که میانگین آلودگی آفلاتوکسینB1  در گاوداری های سنتی، بسیار بیشتر (حدود ۵۰%) از گاوداری های نیمه صنعتی بود؛علت اصلی این اختلاف به احتمال زیاد استفاده از نان خشک کپک زده برای تغذیه گاوها در گاوداری های سنتی می باشد.

نتایج این بررسی همچنین نشان داد که میانگین غلظت آفلاتوکسین M1  درکل نمونه های جیره های خوراکی، در گاوداری های سنتی تحت بررسی، استان های تهران، گلستان، کرمانشاه و فارس به ترتیب ۲/۲۰۸، ۶/۲۱۳، ۴/۲۱۷، ۲/۲۲۱ نانوگرم در کیلوگرم، و در گاوداری های نیمه صنعتی به ترتیب ۴/۱۵۴، ۸/۱۶۶، ۹/۱۷۴، ۹/۱۶۲ نانوگرم در کیلوگرم بود.

سطح آلودگی آفلاتوکسین  M1  در کلیه نمونه های شیر، در گاوداری سنتی و نیمه صنعتی کمترا ز حداکثر قابل قبول استاندارد در ایران (۵۰۰ نانوگرم در کیلوگرم)بود؛ ولی بطور خیلی معنی داری( ۰۰۱/۰>p) بالاتر از حداکثر مجاز استاندارد آفلاتوکسین M1  در شیر، در بسیاری از کشورها(۵۰ نانوگرم در کیلوگرم) بود.

سطح آلودگی آفلاتوکسین M1  در کلیه نمونه های شیر، در گاوداری سنتی به طورمعنی داری( ۰۰۱/۰>(p بیشتر از سطح آلودگی آفلاتوکسین M1  در گاوداری های نیمه صنعتی بود.

سایر مایکوتوکسین ها

در گاوهای شیری، (DON) باعث کاهش مصرف خوراک، کاهش تولید شیر، افزایش تعداد سلول های سوماتیک شیر و کاهش تولید مثل می شود. به نظر می رسد تولید شیر هنگامی کاهش می یابد که میزان  (DON) جیره بیشتر از ۳۰۰ppb  است.

زرالنون، موجب اختلال هورمون استروژن در گاوهای شیری شده و مقادیر زیاد این توکسین باعث سقط جنین می شود. علائم دیگر در گاوهای شیری شامل کاهش مصرف خوراک، کاهش تولید شیر، التهاب مهبل، ترشحات مهبلی، عملکرد ضعیف تولید مثلی و بزرگ شدن غیر عادی غدد پستانی در تلیسه ها می باشد. توصیه شده که میزان زرالنون در کل جیره روزانه نباید بیشتر از ۲۵۰ppb  باشد.

در گاوهای شیری، تی -۲ توکسین، موجب عدم مصرف خوراک، کاهش تولیدات، تورم و التهاب های معده ای و روده ای، اسهال، خونریزی روده و مرگ، و در گوساله ها، باعث کاهش ایمنی آنها می گردد. توصیه می شود که میزان تی -۲ توکسین در جیره روزانه حیوانات در حال رشد و شیری، بیشتر از ۱۰۰ppb نباشد.

فومونیسین نیز ازجمله توکسین هایی است که گاوهای شیری را تحت تاثیر قرار می دهد. هر چند اخیرا مطالعاتی درباره فومونیسین انجام شده است ولی اطلاعات به دست آمده حاکی از آن استکه مقادیر بیشتر از       ۲۰۰۰۰ ppb  به طور بالقوه برای نشخوارکنندگان سمی و مضر است.

تاثیر سایر مایکوتوکسین ها بر سلامتی و عملکرد گاوهای گوشتی

هر چند آثار مخرب مایکوتوکسین ها بر گاوهای گوشتی کمتر از طیور و خوک می باشد، ولی آفلاتوکسین و دیگر مایکوتوکسین ها می توانند تاثیر قابل توجهی بر گوهای گوشتی داشته باشند.

مصرف خوراک حاوی مقادیر بالای آفلاتوکسین موجب کاهش رشد و افزایش ضریب تبدیل خوراک می شود. به طور کلی گوساله ها نسبت به گاوهای بالغ، به خوراک آلوده بیشتر حساسند؛ به طور کلی در گوساله هایی که خوراک آلوده مصرف کرده اند، آسیب روده ها و افتادگی روده کور مشاهده شده است. مقادیر بالای آفلاتوکسین باعث تخریب کبد در گاو بالغ می گردد. مصرف خوراک آلوده به مقادیر زیاد آفلاتوکسین موجب کاهش ضریب ایمنی بدن و شیوع بیماری ها می شود.

در صورتی که خوراک در دسترس آلوده به آفلاتوکسین باشد، باید این نوع خوراک به مقادیر کم و در دوره زمانی کوتاه به دام داده شود. شدت تاثیر آفلاتوکسین بر گاو بستگی به میزان آفلاتوکسین موجود در جیره، طول دوره خوراک دهی و سن حیوان دارد. اگر قرار است خوراک آلوده به آفلاتوکسین به گاوهای گوشتی داده شود باید نکات زیر را رعایت نمود(بر اساس ماده خشک):

  • جیره گاوهای آبستن و تازه زا نژادهای گوشتی، نباید بیش از ۲۰ppb آفلاتوکسین داشته باشد.
  • گاوهایی که در شرایط استرس نیستند و گاوهای پرواری دارای وزن بالای ۲۰۰ کیلوگرم باید از جیره حاوی تا ۲۰۰ppb آفلاتوکسین مصرف نمایند.
  • گاوهایی که در شرایط استرس هستند، نباید خوراک حاوی بیش از ۲۰ppb آفلاتوکسین مصرف کنند. شرایط استرس عبارتنداز: زمان از شیر گیری گوساله و جدا کردن آن از مادر، حمل و نقل حیوان، گرما یا سرمای شدید و زمان شیوع بیماری و بروز انگل ها.
  • گاوهایی که برای کشار به کشتارگاه اعزام می شوند، باید از سه هفته قبل از کشتار، خوراک عاری از آفلاتوکسین مصرف کرده باشند.

مایکوتوکسین های دیگر (DON ، تی – ۲توکسین و زرالنون) موجود در غلات، سیلوها و علوفه ها ممکن است موجب ایجاد مشکلاتی در عملکرد و ایمنی گاوهای گوشتی شوند. هر چند تحقیقات اندکی درباره میزان سطوح مجاز این سموم برای حیوانات مختلف در دسترس است. در صورت شیوع بیماری و ظاهر شدن مشکلات تولید مثلی، خوراک مصرفی باید از نظر کلیه مایکوتوکسین ها بررسی شود. پرورش دهنده های بزرگ، علاوه بر آفلاتوکسین ، باید بررسی مستمر خوراک از نظر سایر مایکوتوکسین ها را مد نظر داشته باشند. با توجه به تحقیقاتی که تاکنون انجام شده، میزان حد مجاز برخی از سایر مایکوتوکسین ها در جیره خوراکی گاوهای گوشتی به شرج جدول زیر توصیه می شوند.

-حداکثر میزان برخی از مایکوتوکسین ها در جیره گاوهای گوشتی

مایکوتوکسین مقدار (میکروگرم در کیلوگرم/ ppb)
دی اکسی نیوالنول (DON) ۵۰۰
تی – ۲ توکسین ۱۰۰
زرالنون ۲۵۰
فومونیسین ۵۰۰۰۰

 

استرس گرمایی، تغذیه ضعیف (تغذیه در حد نگهداری و کمی بیشتر از آن)، تراکم بیش از حد تعداد گاوها در گله، بروز بیماری ظهور بیش از یک مایکوتوکسین در جیره و آثار متقابل داروها، همراه با عوامل دیگر موجب افزایش حساسیت حیوانات به مایکوتوکسین ها می شود.

مدیریت مایکوتوکسین ها در سیلوها

اولین مرحله برای جلوگیری از تشکیل و فعالیت مایکوتوکسین ها در سیلوها، جلوگیری از فساد آنها از طریق حذف اکسیژن در سیلوهاست. بعضی افزودنی های سیلو (مثل آمونیاک، اسید پروپیونیک کشت های میکروبی و آنزیم) ممکن است برای جلوگیری از مایکوتوکسین ها مفید باشند؛ چون می تانند در کاهش رشد قارچ موثر واقع شوند. اندازه ساختمان سیلو باید به اندازه ای باشد که نیاز گله را تامین نماید؛ همچنین علوفه سیلو به سرعت در زمان مناسب جابجا شود تا از زوال و فساد آن جلوگیری گردد. آخر خوراک دهی باید به طور مرتب و مداوم تمیز شود و غلات حاوی رطوبت بالا با رطوبت مناسب و در یک مکان خوب ازنظر نگهداری، ذخیره گردد.

 

جلوگیری از آلودگی خوراک

کنترل رشد قارچ ها و جلوگیری از تولید مایکوتوکسین ها، از نظر تولیدکنندگان خوراک و پرورش دهندگان دام، بسیار مهم است. کنترل رشد قارچ ها در خوراک ها با پایین نگه داشتن رطوبت، تازه نگهداشتن خوراک، تمیز نگه داشتن وسایل و تجهیزات و کاربرد مواد جلوگیری کننده از قارچ ها انجام می شود. غلات و خوراک خشک مثل علوفه های خشک باید با رطوبت ۱۴ درصد یا کمتر ذخیره شوند تا قارچ ها رشد نکنند. رطوبت موجود در خوراک ها از سه منشاء به وجود می آید:

۱- مواد و عناصر تشکیل دهنده خوراک

۲- مراحل تهیه و تولید خوراک

۳- از محیطی که خوراک در آن نگهداری یا ذخیره می شود.

  • رطوبت موجود در مواد و عناصر تشکیل دهنده خوراک

از آنجایی که ذرت و غلات دیگر، از جمله منابع اولیه و قارچ ها در خوراک هستند، مهم ترین مرحله کنترل رطوبت در خوراک، در غلاتی صورت می گیرند که برای ساخت خوراک به کار می روند. نظر به اینکه تمامی مواد تشکیل دهنده خوراک حاوی رطوبت اند مشخصات آنها باید تعیین و رطوبت آنها کنترل شود.

معمولا اعتقاد عمومی بر این است که رطوبت موجود در غلات آن قدر کم است که به ندرت موجب رشد قارچ می شود؛ اما رطوبت بطور یکسان و یکنواخت در مغز دانه غلات توزیع نمی شود. مثلا در یک محموله غله که بطور متوسط حاوی ۵/۱۵ درصد رطوبت است. برخی مغزهای دانه ها دارای ۱۰درصد و مابقی ممکن است حای ۲۰ درصد رطوبت باشند. مقدار رطوبت موجود در مغز هر تک دانه، مستقیما به میزان رشد قارچ آن ارتباط دارد.

مغزهای حاوی رطوبت بالاتر، نسبت به رشد قارچ ها بیشتر حساسند. علاوه بر رطوبت، میزان رشد قارچ در مغز دانه های شکسته ۵ برابر بیشتر از میزان رشد قارچ در مغز دانه های سالم است؛ بنابراین محموله های تجاری غلات معروف به دانه های غلات شکسته در مقایسه با محموله غلات دانه های سالم، می تواند مقادیر بالایی از قارچ و مایکوتوکسین را داشته باشد.

  • رطوبت در مراحل تهیه و تولید خوراک

امروزه معمولا دانه های غلات به منظور مخلوط شدن و حمل ونقل مناسب، با آسیاب خرد می شوند تا قابلیت هضم افزایش یافته و مراحل تولید پلت سهل تر انجام شد. اصطکاک ناشی از عمل آسیاب کردن و شکسته شدن دانه ها، در صورتی که مراحل کنترل نشود، باعث افزایش درجه حرارت می گردد. افزایش درجه حرارت بیش از ۴۰ درجه سلسیوس، موجب صعود معنی دار رطوبت و در نتیجه رشد قارچ ها می شود؛ این موضوع خصوصا در زمانی که ها سرد است و اختلاف درجه حرارت باعث می شود که رطوبت بین دیواره های مخزن ذخیره فشرده شود، بیشتر نمایان می گردد؛ سیستم های کمکی هوادهی چکش های آسیاب، موجب کاهش صعود حرارت در محصول شده و در نتیجه مشکلات ناشی از رطوبت کاهش می یابد.

مراحل تولید پلت، با مخلوط نمودن بخار آب با خوراک، فشرده سازی مخلوط خوراک توسط دستگاه دای و سپس سرد کردن پلت ها به منظور کاهش حرارت و رطوبت همراه است. به طور معمول ۳ تا ۵ درصد رطوبت به صورت بخار آب، طی مراحل تولید پلت به خوراک اضافه می شود. در صورتی که مراحل تولید پلت به درستی انجام شود، رطوبت اضافی موجود در پلت قبل از حمل محموله از آن خارج می گردد؛ اما اگر این رطوبت اضافی از پلت خارج نشود، هنگام خنک شدن پلت ها زمینه برای رشد قارچ ها به وجود می آید.

چون خوراک های حاوی رطوبت، گرم تر از خوراک های معمول هستند، ذخیره پلت های گرم و داغ مخازن سرد باعث فشرده شدن رطوبت در داخل مخازن می شود.

گرچه مطالعات نشان داده که پلت کردن باعث کاهش تعداد قارچ ها به مقدار ۱۰۰ تا ۱۰۰۰۰ واحد می شود، ولی بسیاری از هاگ های قارچ ها، بعد از پلت کردن، در داخل خوراک باقی می مانند؛ در صورت فراهم شدن شرایط مناسب، هاگ های باقیمانده در پلت رشد و نمو می کنند؛ بنابراین عملیات پلت کردن صرفا موجب تاخیر در رشد قارچ ها و تولید مایکوتوکسین ها می شود نه جلوگیری از شروع رشد آنها، و تنها نقش جزیی در کنترل قارچ ها دارد؛ علاوه بر این، در بعضی از مواقع خوراک های پلت شده نسبت به خوراک های پلت نشده، ممکن است سهل تر مورد هجوم قارچ قرار گیرند.

  • رطوبت وشرایط محیطی ذخیره خوراک

برای کنترل رشد قارچ، منابع مشخص تولید رطوبت، در طی مراحل حمل و نقل و دستگاه های ذخیره و انبار، باید حذف شوند. این منابع ممکن است چکه کردن و نفوذ آب به داخل تانک های ذخیره خوراک، انبارها و سوله های نگهداری و یا آخورهای خوراک دهی دام، کارخانه و آسیاب تولید خوراک و وسایل (کامیون ها و کشتی ها واگن های) حمل خوراک باشد.

نکته مهم درباره رطوبت خوراک این است که با توجه به شرایط محیطی، رطوبت خوراک متفاوت است. چون حیوانات در محیط بسته نگهداری می شوند، رطوبت محیط آنها به علت تنفس و دفع ادرار و مدفوع افزایش می یابد؛ بنابراین، هوا در این گونه مکان ها خیلی مرطوب است، مواد خوراکی که در ابتدا رطوبت کمی دارند وقتی در این گونه محیط ها قرار می گیرند، رطوبت محیط را جذب می نمایند. لذا رطوبت اصطبل ها  مکان های نگهداری دام ها، اید با وسایل تهویه مناسب کنترل گردد.

تازه نگه داشتن خوراک

رشد قارچ ها وتولید مایکوتوکسین ها احتیاج به زمان دارد؛ بنابراین باید خوراک به طور مداوم تولید و توزیع گردد تا همیشه به صورت تازه مصرف شود. به طور کلی خوراک تهیه شده در دامداری باید در طی ۱۰ روز مصرف شود و سیستم توزیع به گونه ای مدیریت گردد که یکنواختی و تازگی خوراک حفظ شود.

تحقیقات و بررسی های مزرعه ای نشان داده است که واحدهای پرورش دهنده طیور دارای ضعیف ترین عملکرد، آنهایی بوده اند که بیشتریت مقدار خوراک در ظروف خوراک دهی انها باقیمانده است. در این واحدهای تولیدی، خوراک ها داری بیشترین رطوبت و همچنین بیشتری تعداد قارچ های کپکی بودند. وقتی که سیستم خوراک دهی به گونه ای است که همیشه ظروف و نقاله های خوراک دهی پر از خوراک است.

خوراک موجود در ظروف خوراک دهی به طور معنی داری، کهنه تر از خوراکی است که در مخازن و تانک های ذخیره خوراک است. حیوانات همیشه ترجیح می دهند که همیشه خوراک های موجود در سطح بالایی ظروف خوراک دهی را مصرف نمایند و در نتیجه، خوراک موجود در ته ظروف کهنه تر می شود؛ بدین ترتیب حیوانات مجبور می شوند خوراک موجود در نقاله ها و ظروف خوراک دهی را قبل از اینکه کهنه شود، کاملا مصرف کنند.

شرایط بالا، در خصوص تانک های (مخازن استوانه ای) ذخیره خوراک نیز اتفاق می افتد؛ خوراک موجود در کنار دیواره های مخازن، آخرین محموله هایی هستند که از تانک خارج می شود و در نتیجه، مدت توقف آنها در تانک طولانی تر است. خوراکی هم که در تماس با دیواره ها می باشد تنها بخشی از خوراک است که برا ثر حرارت به طور محسوسی تغییر می کند؛ این عوامل باعث می شود خوراکی که در تماس با دیواره مخازن است، نسبت به صعود رطوبت و افزایش رشد قارچ، حساس تر باشد؛ بنابراین بهترین کار این است که همیشه از دو مخزن خوراک استفاده شود؛ بدین ترتیب یکی از تانک ها، قبل از اینکه مجددا توسط خوراک تازه پر شود، به طور کامل از خوراک تخلیه و تمیز گرد.

تمیز نگه داشتن تجهیزات

زمانی که خوراک تولید و در مزرعه توزیع شد، ممکن است با خوراک ای کهنه ای که در نقاط مختلف انبار یا سیستم توزیع باقیمانده و به صورت کیک درآمده تماس داشته باشد؛ این گونه خوراک های کهنه، اغلب حاوی مقادیر زیاد قارچ بوده و به علت تماس با خوراک تازه، زمینه را برای افزایش شانس رشد قارچ و تشکیل مایکوتوکسین فراهم می نماید؛ برای جلوگیری از این مشکل، باید خوراک های کپک زده و کیکی شده از کلیه تجهیزات و وسایل ساخت و تولید و توزیع خوراک خارج شده و این دستگاه ها کاملا تمیز گردند.

وحید وثوقی- مدرس دانشگاه و متخصص تغذیه نشخوارکنندگان (ناهنجاری های متابولیک)

مدیر واحد تحقیق و توسعه شرکت توس ارت خاوران

بزرگترین تولید کننده بنتونیت فراوری و حرارتی در ایران



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *